وکلاآنلاین - مشاور حقوقی شما


  تماس : vokalamail@gmail.com

طلاق نفقه حضانت فرزند در کانادا

در این نوشته طلاق نفقه و حضانت فرزند در کشور کانادا مورد بررسی قرار میگیرد که برای جویندگان سایت وکلا آنلاین و هموطنان عزیز پاسخگوی بخشی از مسایل خواهد بود.

 

برای پرداخت هزینه معاش یا نفقه پس از طلاق ابتدا باید دو سوال پاسخ داده شود که اول مرد یا زن کدام یک باید پرداخت هزینه معاش را انجام دهد چون طبق قانون در کشور کانادا هر کدام از زن یا شوهر که توان مالی بیشتری دارد باید اقدام به پرداخت هزینه زندگی همسر و فرزند خود بنماید.گاهی زن ها وظیفه پرداخت را به شوهر و فرزند متعهد می شوند و گاهی مرد موظف به پرداخت می گردد و سوال دوم این است که چگونه درآمد شخص پرداخت کننده محاسبه گردد.

چه ردیف درآمدهایی باید جزو دارایی پرداخت کننده هزینه زندگی به حساب آید. به عنوان مثال پرداختهای حمایتی دولت و نهادهای تامین اجتماعی جزو درآمد لحاظ نمی گردد.

البته برای شروع پرداخت حداقل مبلغی برای درآمد در نظر گرفته شده که اگر درآمد از آن عدد کمتر باشد وظیفه ای برای پرداخت برعهده نخواهند داشت و دولت تا رسیدن به سن ۱۸ سالگی تامین معاش و هزینه تحصیل ودرمان و سایر نیازهای کودکان را تامین می نماید.

البته اعداد پرداختی حمایتی در استانهای مختلف کانادا فرق دارد.

بعضی ایالتها هزینه تحصیل را می دهند و بعضی ایالتها فقط هزینه خوراک و درمان را فقط پرداخت می نمایند.

وضعیت فرزندانی که خارج از نهاد ازدواج پدید می آیند.

این فرزندان نیز تحت پوشش پرداخت هزینه های حمایتی قرار می گیرند که با الکوهای دولت فدرال و دستورالعمل های ایالتی راهکارهای متفاوتی ایجاد شده اما در نهایت هیچ کودکی بدون هزینه زندگی نخواهد ماند.[۱]

 

مبحث تقسیم درآمد:[۲]

براساس این نظریه مشتورتی بودجه ها نقش مهمی در تعیین هزینه زندگی دارند. برخلاف آن چیزی که مردم فکر می کنند و تصورات عمومی دیگر این تقسیم درآمدها به محنی تقسیم مساوی درآمد زن و شوهر بین یکدیگر نیست و راههای متعددی برای تقسیم درآمد به عنوان هزینه زندگی بین پرداخت کننده و دریافت کنندگان وجود دارد و تمام این راهها با توجه به شرایط و اوضاع و احوال خاص افراد متغیر می باشد.

در ادامه مطلب، فاکتورهای مختلفی که از خروجی بحث پرداخت هزینه ی زندگی مطرح هست را خواهیم داشت مثل اینکه بعد از جدایی فرزند داشته باشند یا نداشته باشد و همچنین طول زمان زندگی مشترک که از عوامل اصلی میزان و مدت پرداخت هزینه ی زندگی خواهد بود.

 

مبنای تعیین درآمد والدین:

الف) در حالتی که ازدواج بدون فرزند خاتمه می یابد.

ب) در حالتی که با داشتن فرزند خاتمه می یابد. [۳]

در اینجا یک بررسی ساختاری از این دستورالعمل ارائه می گردد. در ۳ بخش فرمولهای تقسیم درآمد را برای مشخص کردن مقدار و مدت زمان پرداخت هزینه زندگی مشخص می کنیم.

اصولاً مدت زمان دریافت هزینه زندگی براساس سالهای زندگی تعیین می گردد. در کشور کانادا طرف قوی تر از باید هزینه زندگی طرف مقابل را بپردازد خواه مرد توان مالی بیشتری داشته باشد خواه زن توان بیشتری نسبت به مرد داشته باشد. (منطق پشت سر این قانون این است که جلوی سوء استفاده احتمالی در باب گرفتن هزینه زندگی گرفته شود.)

سطح درآمدهای دو طرف و یا بهتر بگوئیم اختلاف درآمدهای دو طرف عامل تعیین کننده ی دادن هزینه زندگی است و باید مشخص کنیم کدام یک از زن و شوهر باید پرداخت را صورت دهد.

تعیین دقیق درآمد به صورت یک متد می باشد و در مورد ذات پرداخت هزینه زندگی بحثی نیست. در حقیقت این نظریه مشورتی تصمیم گیری در مورد دادن هزینه زندگی را آسان می کند و هدفش قانون گذاری نیست.[۴]

بر این اساس مهم است که تایید کنیم درآمد خانوار را باید به صورت یک کاسه بگیریم چون ازدواج با اعتماد برای هدف مشترک ایجاد می شود و به صورت مشترک می باشد پس می طلبد که درآمد آنها هم به صورت مشترک و با این فلسفه بین طرف نیازمند تقسیم گردد.[۵]

در نهایت قاضی از دستورالعمل مشورتی در چارچوبه ی قانونهای مصوب استفاده می کند و به تقسیم این مبالغ می پردازد و قانون طلاق فدرال زیربنای تصمیم گیری قضات بوده ولی اصولاً از این مدل دستورالعملها برای تعیین میزان هزینه زندگی استفاده می کنند.[۶]

دیوان عالی کانادا در دو قانون چارچوبه ی بزرگی را ایجاد کرده که هم قوانین فدرال و هم قوانین ایالتی در آن لحاظ شده است و روش مورد بحث باعث تناقض در قوانین فدرال و ایالتی نمی گردد.[۷]

یک سری از استانها استحقاق شخص گیرنده ی هزینه ی زندگی را خودشان مشخص کرده اند به عنوان مثال در روابط هم خانه شدن یعنی بدون ازدواج رسمی را هم خودشان مورد بررسی قرار داده اند.

توافق های دو نفره

در حقوق کشور کانادا روشی وجود دارد که طرفین ازدواج خودشان قرارداد می نمایند که پس از جدایی اموالشان چگونه تقسیم و چگونه به یکدیگر پرداخت داشته باشند.

البته وضعیت طلاق در کانادا به این شکل است که بجای اینکه دادگاهها درگیر اطاله دادرسی شوند، مدتی لحاظ می گردد که اگر آن مدت طی نشودحکم طلاق صادر نمی گردد. مثلاً در استان انتاریو زوجین باید یکسال از هم جدا زندگی کرده باشند تا دادگاه به طلاق آنها رسیدگی کند.

حق طلاق را هریک از زوجین دارا می باشند ولی باید حتماً مدت مقرر جدا زندگی کردن که در قانون هر استان، زمان مشخصی می باشد سپری شده باشد. شایان ذکر است که فرضاً در استان انتاریو اگر زن و شوهر مدت جدایی خود را هر تعداد ماه اعلام نمایند، دادگاه آن مدت را ۹ ماه تلقی می نماید و باید برای تکمیل شدن مدت یکسال قید شده در قانون، از تاریخ اعلام جدایی به دادگاه ۳ ماه دیگر صبر نمایند.[۸]

 

تعیین درآمد

مبنای فرمول تعیین هزینه زندگی پس از طلاق، میزان درآمد هریک از زوجین می باشد و در کل میزان درآمد می باشد که تعیین می نماید به چه میزان باید پرداخت داشته باشند.

البته محدوده تعیین میزان پرداختی هزینه زنگی در این راهکار و دستورالعمل برای درآمدهای مختلف برای دادگاه دارای حداقل و حداکثر بوده و این انتخاب از طرف قاضی می تواند از موشکافی در میزان درآمد که بعضا با دستکاری به دادگاه ارایه می شود، دادگاه را بی نیاز گرداند./

برای تعیین مدت پرداخت، مدت هم خانگی و زندگی مشترک مهم می باشد و هم مقدار و هم مدت پرداخت با افزایش مدت ازدواج یا هم خانگی افزایش می یابد.

محاسبه میزان پرداختی هزینه زندگی در حالت بدون فرزند مقدار پرداختی ۵/۱ تا ۲ درصد تفاوت درآمد ناخالص برای هر سال ازدواج می باشد. یعنی کل درآمد منهای هزینه درمان وآموزش و نظایر آن مبنای کار است که در عدد ۵/۱ تا ۲ درصد ضرب می شود و در تعداد سالهای زندگی مشترک یا هم خانگی نیز ضرب می شود و حداکثر سالهای ازدواج ۲۵ سال شمرده می شود.

پس دو سقف وجود دارد یک سقف ۵/۱ تا ۲ درصد از اختلاف درآمد ناخالص و سقف ۲۵ سال برای زندگی مشتر.

 

حضانت طرف ضعیف

در حالتی که فرزند برای نگهداری به طرف غیرممکن می رسد پول نگهداری فرزند جدا به او داده می شود به علاوه ۴۰ تا ۴۶ درصد از درآمد خالص طرف پرداخت کننده که به شخص غیرمتمکن داده می شود. پس این حالت تابع فرمول ۵/۱ تا ۲ درصد که بحث آن گذشت نمی باشد.[۹]

در این حالت دادگاه حکم اولیه را نامحدود اعلام می کند و بعد با تغییر جهات تجدید نظر مثل استقلال فرزند یا شرایط سنی و نظایر آن طرفین می توانند درخواست تجدید نظر مقل استقلال فرزند یا شرایط سنی و نظایر آن طرفین می توانند درخواست تجدید نظر نمایند.

گاهاً پیچیدگی شرایط و محاسبات نیازمند محاسبه کامپیوتری با نرم افزارهای ویژه می باشد.

 

کف درآمدی و سقف آن

درآمد زیر بیست هزار دلار از پرداخت هزینه زندگی همسر معاف و درآمد بالای سیصد و پنجاه هزار دلار در فرمول پرداخت وارد نمی شود پس سقف و کف یاد شده در پرداختها را باید موردتوجه قرار داد.

البته باید توجه داشت که سهم فرزند از سقف بیشتری برخوردار است و هزینه زندگی فرزند تابعی از درآمد طرف پرداخت کننده بوده و با افزایش درآمد سهم او نیز زیاد می شود و اگر هیچ یک از اولیا پولی نداشت، دولت مبلغ حداقلی به فرزند پرداخت می کند. در هر حال سقف دیگری هم هست که اگر یک طرف طلاق سرمایه دار بزرگی بود عددی که می پردازد برای همسر عددی است که گذران زندگی را پوشش می دهد نه اینکه او را ثروتمند نماید.

از نظر طول زمان پرداخت هزینه معاش

برای محاسبه مدت زمان پرداخت از درآمد خالص از فرمول زیر استفاده می شود:

مدت زمانی که باید هزینه پرداخت شود ۵/۰ تا ۱ برابر سالهای زندگی است ولی اگر مثلاً ۲۰ سال زندگی مشترک داشته باشند پرداختی به صورت مادام العمر می گردد.

ضمناً اگر حداقل زمان ازدواج یا زندگی مشترک ۵ سال بوده باشد و جمع سن در زمان جدایی به علاوه ۵ سال یاد شده به عدد ۶۵ سال برسد باز هم مدت زمان پرداخت مادام العمر می گردد[۱۰]

ضمناً اگر حداقل زمان ازدواج یا زندگی مشترک ۵ سال بوده باشد و جمع سن در زمان جدایی به علاوه ۵ سال یاد شده به عدد ۶۵ سال برسد باز هم مدت زمان پرداخت مادام المعر می گردد.[۱۱]

 

 

 

فرمول دریافتی همسر با فرزند حاصل ازدواج

جهت محاسبه سهم دریافتی همسر در حالتیکه فرزند ناشی از ادواج دارند باید رفتار مالیاتی طرف متمکن در نظر گرفته شود و محاسبات پیچیده ای دارد که با استفاده از نرم افزار مخصوص محاسبه  و تهیه می گردد.

میزان دریافتی همسر ۴۰ تا ۴۶% درآمد خالص طرف متمکن است بعد از اینکه سهم فرزند از درآمد خالص کسر شده باشد.

 

مدت پرداخت

مدت پرداخت در اینجاست متنوع و قابل انعطاف تر بوده و احکام اولیه به صورت نامحدود صادر می شود ولی این فرمول یکسری فرمانهایی برای حداقل زمان پرداخت در نظر گرفته که بعد از برقراری پرداخت در تقاضای تجدید نظر قابل استفاده می باشد که با تغییر شرایط طرفین تجدید نظر مطرح می گردد.

در حالتهایی که حضانت مشترک و تقسیم شده است مقدار این فرمولها تغییر می یابد و الزامات پرداخت پول به فرزند قدری پیچیدهتر می گردد مثلحالتی که سهم همسر توسط طرفی پرداخت می شود که همزمان حضانت را هم برعهده دارد.

در مواقعیکه فرزند نزد کسی است که دارد نفقه به طرف دیگر پرداخت می کنند از درآمد شخص متمکن نفقه فرزند کسر شده و مابقی مبنایی برای پرداخت نفقه به همسر قرار می گیرد و در این شرایط فرمول نفقه ی همسر بدون فرزند حاکم می شود.

مدت پرداخت در این شرایط به صورت حداقل و حداکثر در اختیار محکمه است که با شرایط و اوضاع و احوال قابلیت انتخاب دارد. که شرایط خاص فرزند و نظایر آن انعطاف پذیری بیشتری به شرایط خاص افراد دارد.

این انعطاف پذیری می تواند با توافق طرفین بدین صورت عمل شود که مدت زمان بیشتری نفقه بگیرد و مبلغ را پائین بیاورد یا اینکه مدت زمان را کوتاه بخواهد و مبلغ را بیشتر نماید یا اینکه تماماً به صورت یکجا پرداخت و تسویه گردد.[۱۲]

 

[۱] – صفحه ۲۶  دستورالعمل مشورتی

[۲] – صفحه ۲۷ دستورالعمل مشتورتی پاراگراف ۳ و ۴

[۳] – دستو.رالعمل مشورتی- پاراگراف اول- صفحه ۲۷

[۴] – دستور العمل مشورتی- پاراگراف اول صفحه ۲۷

[۵] – دستور العمل مشورتی-  پاراگراف دوم- صفحه ۲۸

[۶] – دستورالعمل مشورتی- پاراگراف اول- صفحه ۲۹

[۷] – دستور العمل مشورتی- پاراگراف دوم صفحه ۲۹

[۸] – قانون فدرال کانادا- الحاقی نشر

[۹] – دستور العمل مشورتی، ص۳۲

[۱۰] – دستورالعمل مشورتی، صحه ۳۲

[۱۱] – دستور العمل مشورتی صفحه ۳۲

[۱۲] – دستور العمل مشورتی صفحه ۳۳

spousal support advisory guidlines   juiy  ۲۰۰۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *